یزدفردا :زینب کبرا(س) تحت تربیت پدر و مادرى چون حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(س) و با شایستگى و استعداد ذاتى که از آن بهره مند بود به مراتب عالى از فضائل و کمالات انسانى دست یافت. او مانند پدر و مادر خود جامع همه کمالات و صفات پسندیده بود.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ایمان و عقیده، قهرمان دلیری و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستیزه جوی باطل و آتش افشان حق در برابر نیروهای ستمگر و کوبنده دژخیمان زورگو است.
زینب(س) تجسم زهد، علم، عفاف و شهامت و عقیله طاهره، متعلق به اخلاق الهی است.
سخنرانى هاى او در کوفه و شام خاطره خطبه هاى پدرش امیرمؤمنان(ع) را در یادها زنده کرد. زینب کبرا(س) یکى از محدثان و راویان است . در سنین کودکى، در حالى که بیش از پنج یا شش سال از عمرش نمى گذشت، خطبه مادرش حضرت زهرا(س) را با آن مضامین بسیار بلند و عالى شنید و پس از آن براى دیگران نقل می کرد .
حضرت زینب (س) از نظر روحى و قدرت تحمل در حد عالى و درجات بالا قرار داشت. او از جمله شخصیتهاى نمونه و منحصر به فرد است ، ولى مسئولیت پیام رسانى عاشورا به قدرى خطیر و بزرگ بود، که حتى شخصیتى مانند حضرت زینب نیز براى انجام آن نیازمند آمادگى قبلى بود.
بر همین اساس ، زینب(س) از همان دوران کودکى تحت تربیت پیشوایان معصوم(ع) به تدریج براى انجام چنین وظیفه خطیرى آماده مى شد.
حضرت زینب(س) از همان کودکى مى آموخت که چگونه با سختىها و دشوارىها مقابله و در برابر جباران و ستمگران سر فرود نیاورد.
بیش از شش سال از عمر زینب نمىگذشت که با فاجعه بزرگ رحلت پیامبر بزرگوار اسلام(ص) روبه رو شد . پس از مدت کوتاهى اندوه از دست دادن مادر بر قلب به ظاهر کوچک او وارد شد. از آن پس با همان سن کم، مانند مادرش، در کنار پدر قرار گرفت . پس از شهادت پدر در همه صحنههاى سخت و دشوار همراه و همگام و یاور دو برادرش، امام مجتبى(ع) و امام حسین(ع) بود.
شب یازدهم محرم، زینب بى کس شد
در ساعتى چند به قول خودش جدش و پدرش و مادرش و برادرانش و همه کسانش ازدستش رفتند و همگى در خاک و خون غلتیدند.
زینب، با پلیدترین مرد روى زمین یعنى ابن زیاد طورى سخن گفت و نوعى رفتار کرد و با یزید که شومترین امپراطوران فاتح بود، به گونه ای دیگر سخن گفت و رفتار دیگری داشت.
وقتى ابن زیاد تصمیم به کشتن امام سجاد (ع) گرفت، خواهر حسین (ع) چنان فداکارى و از خودگذشتگى نشان داد، که آن ناپاک را از آن تصمیم شوم منصرف ساخت.
پس از بازگشت از شام، خواهر یکسره به سوى قبر برادر رفت تا مطمئن شود که آن پیکر مقدس و یارانش دفن شده اند، آنگاه به مدینه بازگشت .
در میان این همه فشار و مصیبت، چیزى که نمایان شد، بزرگى و عظمت زینب بود ومعلوم شد که نواده رسول خدا (ص) چقدر نیرو دارد؟ و خداوند به آن پیکر ستم کشیده و آن روح رنج دیده، چقدر توانایى داده است .
بزرگترین مصیبت ناگوارى که در تاریخ بشر کمتر نظیر داشته، بر این پیکر رنجور و آن روح نازنین وارد آمد، ولى وى دست و پاى خود را گم نکرد و از هدف خود منحرف نشد و مانند کوه استوار ماند.
تاکنون نشده از نظر سیاسى براى گفتار و رفتار زینب در سفر اسارت ، یک اشتباه سیاسى گرفته شود، عقل هر چه بیندیشد که در آنجایى که زینب سخنى گفته و یا رفتارى کرده، سخنى بهتر و یا رفتارى خردمندانه تر بجوید، نخواهد یافت.
اگر اسارت بانوان کربلا نبود ، دشمنان آل محمد پرده اى بر جنایات کربلا مى کشیدند و نمى گذاشتند کسى از آن آگاه شود و کسانى را که اطلاع داشتند، زبانشان را بوسیله پول و یا زور مىبستند و این جنایت هولناک و این فداکارى بزرگ را از صفحات تاریخ محو مى کردند.
اسارت زینب موجب زنده شدن پدرش علی (ع) و جدش رسول خدا (ص) و تجدید حیات اسلام بود، زیرا بنى امیه با زور و پول و حیله گرى قصد داشتند همه را محو و نابود کرده و اثرى از رسالت رسول خدا باقى نگذارند، که موفق نشدند.
فصاحت و بلاغت:
كلمات و فرمایشات گهربار آن حضرت در خطبه هایى كه از آن حضرت روایت شده، خود قوی ترین دلیل بر كمال فصاحت و بلاغت آن بانوى بزرگوار می باشد. همان بانویى كه امام سجاد علیهالسّلام در حق ایشان فرمودند: «اَنْتِ بِحَمدِ اللّهِ عالِمَةٌ غَیرَ مُعَلَّمَة وَ فَهِمَةٌ غَیرَ مُفَهَّمَة» یعنى:
«اى عمّه! شما الحمد للّه بانوى دانشمندى هستید كه تعلیم ندیده، و بانوى فهمیده اى هستى كه بشرى تو را تفهیم ننموده است».
در اینجا مرورى كوتاه به قسمتى از خطبه آن حضرت در مجلس یزید كه یكى از بزرگترین حركتهاى آن حضرت، در واقعه كربلا بود كه دستگاه حكومت بنى امیه را به شدّت لرزاند می كنیم:
«به خدا قسم اى یزید، هر چه كردى بازگشت آن به سوى خودت خواهد بود، چرا كه تو جز پوست خود نشكافتى و جز گوشت خود ندریدى.
اى یزید! در آن روزى كه خداوند بدنهاى پاك شهیدانمان را حاضر می كند تا حقوق خود را از ستمگر بستاند، تو بر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم وارد خواهى شد، امّا می دانى در چه حالى؟ در حالیكه خون عزیزان او را ریخته و حرمت ذرّیه او را از بین برده اى. آرى اى یزید! از این پیروزى ظاهرى كه به دست آورده اى، غرق شادى مشو، و آن عزیزان را كه در كربلا به خاك و خون كشیده اى، مغلوب و مرده مپندار. كه خداوند می فرماید: (كسانى را كه در راه خدا شهید شده اند مرده مپندارید. بلكه آنان زنده اند و در نزد خداى خود روزى می خورند). آل عمران: 169
و اى یزید! براى تو همین بس كه حاكم در آن روز خداوند، و دشمن تو پیامبر خدا، و یاور و پشتیبان اهل بیت جبرئیل باشد. و به زودى كسى كه این مقام را براى تو زینت داده و تو را بر گردن مسلمین سوار كرده است (یعنى معاویه)، خواهد دانست كه چه جانشین بدى براى خود تعیین كرده و در روز جزا درخواهید یافت كه بدترین مكان از آنِ كیست؟ و بدبختى و ضعف و زبونى شامل چه افرادى خواهد شد.
حضرت زينب (س) بزرگ بانوي جهان اسلام، بيدادگر و ادامه دهنده حادثه عاشورا و دارنده دانشهاي دو جهان و به گفته امام سجاد (ع): " داناي بدون آموزگار و فهميده بدون فهماننده " بود. الگوي راستين وي، بانوي دو جهان, حضرت فاطمه (س) مادر وي بوده است. زينب (س) در دامان پرمهر و معنويت فاطمه (س) از سرچشمه معارف اسلامي و قرآني سيراب گشت. رسالت راستين زينب هنگامي آغاز گرديد که پس از به شهادت رسيدن امام حسين (ع) و هفتاد و دو تن از يارانش با ايراد سخنان آتشين به بيدارگري مردم کوفه و ستيز با ستمکاران و يزيديان پرداخت.
پس از واقعه خونبار كربلا نقش ايشان روند تازه تري يافت. آن حضرت در اين دوران ضمن حضور در كاروان اسراي كربلا در برابر حكام جور قرار گرفتند و به افشاگري ظلم و ستم وارد بر آل طه از سوي خاندان اميه پرداختند. آن حضرت در اين دوران سخت با حضور در كاخ برخي حكمرانان جور زمان مانند يزيد و ابن زياد، با تاكيد برحقانيت طريق آل محمد بر سخنان و تبليغات مسموم خاندان اميه درباره بني هاشم خط بطلان كشيدند.
صديقه توانا، عقليه دودمان وحي، تربيت شده خاندان نبوت، حضرت زينب كبري(س) است. همو كه در بزرگواري و كرامتش بسيار سخن ها گفته و نوشته اند.
او نمودار حق و جهاد در راه خدا و نگهدارنده ايمان و عقيده، قهرمان دليري و شجاعت، جلوه فصاحت و بلاغت، شعله ستيزه جوي باطل و آتش افشان حق در برابر نيروهاي ستمگر و كوبنده دژخيمان زورگو است.
زينب(س) تجسم زهد، ورع، علم، عفاف و شهامت و عقيله طاهره، متعلق به اخلاق الهي است. اين بزرگوار (س) راه مقاومت در برابر باطل را به امت نشان داد و فداكاري در راه خدا و چشم پوشي از همه چيز را در راه برافراشتن پرچم حق به همه ياد داد.
ايثار، فداكاري، وزانت عقل، صبر و بردباري، علم وسيع و دانش وافر، سخنان سنجيده و منطقي او در فرصت هاي حساس توأم با آن مظلوميت و ستم هاي جانكاهي كه به او وارد آمده است، از او چهره يك شخصيت بي نظير، رزم آور شجاع، جهادگر بي باك و سخنور توانا را در قلوب و اذهان ترسيم نموده است كه تا چرخ زمان حركت دارد، تا نسل ها در روي زمين حيات دارند و تا زمين دور خورشيد مي گردد اين چراغ فروزان، نورافكن جهانيان و نسل هاي آينده خواهد بود.
كرامات
به غیر از انوار مقدسه چهارده معصوم علیهمالسّلام، در میان خاندان رسالت و اهل بیت گرامى پیامبر اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم، افرادى هستند كه در نزد خداوند متعال داراى رتبه و منزلت رفیع و والایى می باشند و توسل به ایشان، موجب گشایش مشكلات و معضلات امور دیگران است. مانند حضرت اباالفضل علیه السلام كه حتى در موارد زیادى مسیحیان به آن حضرت متوسل شده و به بركت توسل به آن حضرت مشكلاتشان حل گردیده و به حوائج و خواسته هاى خویش نائل گردیده اند.
حضرت زینب سلام اللّه علیها نیز بانویى بزرگوار از این دودمان پاك است كه توسل به آن حضرت براى حل مشكلات بزرگ بسیار تجربه شده است و كرامات بسیارى از آن بانوى گرامى نقل شده است.
به عنوان مثال شبلنجى یكى از علماى اهل تسنّن در نورالابصار مىنویسد:
«شیخ عبدالرحمن اجهورى مقرى در كتابش مشارق الانوار می گوید: در سال هزار و صد و هفتاد دجار مشكلى بسیار سختى شدم و به روضه (قبر مطهر و نوراین) حضرت زینب علیها السلام متوسل شدم و قصیده اى در مدح آن حضرت سرودم كه مطلع آن چنین بود:
آلِ طاها لَكُمْ عَلَینَا الْوِلاءُ لا سِواكُمْ بِما لَكُمْ آلآء
و خدا به بركت آن بانوى گرامى مشكل مرا حل كرد.
شهادت آن حضرت:
حضرت زينب سلام ا... عليها، شيرزن دشت كربلا سرانجام پس از عمري دفاع از طريق حقه ولايت و امامت در 15 رجب سال 63 هجرى قمرى در ضمن سفرى كه به همراه همسر گراميشان عبداللّه بن جعفر به شام رفته بودند، شهادت رسيده و بدن مطهر آن بانوى بزرگوار در همانجا دفن گرديد.
مزار ملكوتى آن حضرت (دمشق/سوریه)، اينك زيارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام مى باشد.
منبع : مهر
- نویسنده : یزد فردا
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
دوشنبه 20,ژانویه,2025